دختر عزیزم می خوام از روز تولد تو و اینکه چطور متولد شدی برای بگم 40 هفتم تموم شده بود و از هفته 41 هم 5 روز رو گزرونده بودم نگرانت بودم عزیزم رفتم پیش دکترم و اون برام نامه بستری نوشت با همسرم (سعید)رفتیم بیمارستان حتی هنوز شام هم نخورده بودم وارد بیمارستان که شدم نامه بستری رو که دید گفت باید بستری بشی وای من اون لحظه خیلی ناراحت شدم . اصلا فکر نمی کردم اینطوری بشه بدون مقدمه برم بیمارستان من هیچ کاری نکرده بودم همیشه تصور می کردم وقتی بخوام زایمان کنم از قبل برم حمام یه مقدار لباس برا خودم بزارم و... واسه همین خیلی ناراحت شدم از قسمت زایشگاه اومدم بیرون و به باباییت گفتم که اینطوری شده اونم ناراحت شد ....